آی آدمها که بر ساحل نشسته شاد و خندانید
دهه سی که آن پزشک معروف دانشنامه خود را از دانشگاه تهران اخذ کرد، باروبندیل سفر را بست تا در چند گوشه از مناطق فقیرنشین مشهد مقدس اتاقکهای کوچک کاهگلی را پیدا کند و با تنها ابزار خود یعنی گوشی و تبگیر دست چندمی به معالجه محرومان بپردازد.
ر
دهه سی که آن پزشک معروف دانشنامه خود را از دانشگاه تهران اخذ کرد، باروبندیل سفر را بست تا در چند گوشه از مناطق فقیرنشین مشهد مقدس اتاقکهای کوچک کاهگلی را پیدا کند و با تنها ابزار خود یعنی گوشی و تبگیر دست چندمی به معالجه محرومان بپردازد. یکی از کاسبان کهنسال ترهبار فروش در دکهاش که انتهای بازار سرشور بود تعریف میکرد هر روز صبح جوانی با دوچرخه به مغازه او میآمد و قیمت میوه و سبزیها را میپرسید و روی کاغذی مینوشت و میرفت و من نگران آن بودم که مأمور برزن نباشد و میخواهد از من آتو بگیرد تا جریمه شوم. بالاخره یک روز دل به دریا زدم و از او پرسیدم شما مأمورید یا قیمت میگیرید تا از جایی که ارزانتر میفروشند، بخرید؟ لبخندی بر لبانش جاری شد و دست در خورجین دوچرخه کرد و گوشی پزشکیاش را بیرون آورد و به من نشان داد و گفت: من یک طبیب هستم که در چند نقطه فقیرنشین شهر طبابت میکنم. چون بیمارانم اکثرا به دلیل فقر غذایی گرفتار بیماریهای متفاوتاند از این نظر قیمتهای روز اقلام میوهوترهبار مفید فایده را میگیرم تا با خرید مغذیترین و ارزانترین آنها همراه با قلمهای گاو و گوسفندی که قصاب هر روز به مطب میآورد که بین این بیماران مستمند تقسیم کنم تا با آنها آشی مقوی پخته و بخورند و بحران فقر غذاییشان مرتفع گردد. دکتر محمدعلی محسنی بندپی، عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس در رابطه با این تضاد بین نسلها معتقد است «برای پیشگیری از معضل زیرمیزی در کنار اصلاح تعرفهها با شکستن انحصار باید فضا رقابتی باشد و درمان ارزان در دسترس عموم قرار گیرد. معاونت درمان متولی نظارت بر عملکرد واحدهای دولتی و خصوصی و دانشگاههای علوم پزشکی سراسر کشور است و واحدی تحت عنوان واحد نظارت بر درمان در آن است که این وظیفه را بر عهده دارد. علاوه بر این، سامانهای تحت عنوان ۱۹۰ وجود دارد که این تخلفات را گزارش میکنند. البته باید دید تماسها چقدر واقعی و مستند است. باید همه اینها مستند شود و فردی که زیرمیزی گرفته مشخص شود. باید انحصار را در حوزه درمان حذف کنیم. هر جا انحصار اتفاق بیفتد، اقتصاد تکمحصولی خواهد شد و بین عرضه و تقاضا تعادلی وجود ندارد و ممکن است قیمت کالاها افزایش پیدا کند. اینجا هم همینطور است؛ بنابراین باید تربیت نیروهای پزشک بیشتر شود. با رقابت بین افراد تحصیلکرده در رشتههای مختلف خودبهخود انحصار شکسته خواهد شد و دسترسی افراد به خدمات بهداشتی درمانی بیشتر میشود. یکی از راهکارها افزایش ظرفیت پزشکی و دوم نگهداشت افراد است. در حال حاضر تربیت نیروی پزشکی ما بهاندازه کافی است، اما ما راهکاری برای نگهداشت اینها نداشتیم. خیلی از اینها در رشته پزشکی کار نمیکنند. بخشی از اینها از کشور خارج شدند و خیلیها هم در بخش دولتی کار نمیکنند. از سوی دیگر ما توزیع مناسبی هم در کشور نداریم و درحالیکه در یک شهری تعداد زیادی پزشک در رشتههای مختلف وجود دارد، اما بخش دولتی از فقدان نیروی متخصص رنج میبرد؛ بنابراین الزاماً افزایش ظرفیت پزشکی به شکست انحصار کمک نمیکند و باید نگهداشت نیروی پزشکی متخصص را هم بهطورجدی مدنظر قرار دهیم. موضوع دوم برای پیشگیری از شکلگیری پدیده زیرمیزی تعرفهگذاری درست و واقعی خدمات پزشکی است. در حال حاضر شاید باورتان نشود، اما بسیاری از ایرانیان مقیم کشورهای اروپایی و همچنین کشورهای اطراف برای درمان به ایران مراجعه میکنند، چراکه در کشورمان نه از لیستهای انتظار طولانی خبری هست و نه از تعرفههای بسیار زیاد درمانی افزایش تعرفه خدمات پزشکی الزاماً با افزایش فشار به مردم همراه نخواهد بود. قرار شده است تعرفههای پزشکی افزایش پیدا کند، اما سازمانهای بیمهگر این افزایش را تحت پوشش قرار دهند تا به مردم فشار نیاید. البته گاهی ضعف نظارت وزارت بهداشت به بودجهای که سازمان برنامه باید برای نظارت بیشتر در اختیار این وزارتخانه قرار دهد، بازمیگردد. عملاً سازمان برنامه گاهی بهرغم وصول درآمدهای قانونی مصوب در قوانین برنامه و لوایح بودجه سالانه از تخصیص اعتبارات به وزارت بهداشت استنکاف میکند.
وقتی اعتبارات کافی به وزارت بهداشت تخصیص نیابد، اقدامات نظارتی این وزارتخانه هم دچار مشکل شده و یک لوپ معیوبی شکل میگیرد. به طور نمونه در بحث مالیات بر ارزشافزوده چند سال است سازمان برنامه باوجوداینکه این درآمد وصول میشد آن را به وزارت بهداشت تخصیص نمیداد و امسال برای اولینبار در چهار ماه اول سال نزدیک به ۱۴ هزار میلیارد از این درآمدها با دستور وزیر اقتصاد به وزارت بهداشت تخصیص یافت.» آنچه از اظهارنظرهای متفاوت به دست میآید پیرامون افزایش هزینههای درمان در بخش فیزیکی آن از قبیل ارتقای ابزار، دارو، هزینههای نگهداری و غیره است که بالتبع بر اساس رشد تورم ناگزیر است؛ اما نهتنها این عضو کمیسیون بهداشت مجلس که اتفاقا متخصص فیزیوتراپی که یکی از اعضای جامعه پزشکی هستند و خود نیز مالک درمانگاهی در این زمینه است، پیرامون چالشهای موجود و فراوان در دامنه دارو و درمان سخنی به میان نیاوردند که چگونه میتوان اطبا را قانع نمود که باتوجهبه عضوی از جامعه ایران بودن، توقعات مادی خود را با دیگران همسان نمایند؛ زیرا اگر شما خدمتی خاص را انجام میدهید، دیگر مشاغل ازجمله پاکبانهای شهر هم وظیفهای اینگونه دارند و
میتوانند مطالبهگر درآمد باشند، اگرچه شما به قسمنامه بقراط متعهد شدهاید تا نجات جان انسانها در اولویتتان باشد؛ اما بعضی از این قشر جای خدمت را با زیرمیزی تعویض کردهاند و به نظر میرسد از اسلاف خود تنها تجربیاتشان را میپذیرند و کاری به تعهدات آن ندارند تا به توان اقتصادی او هم نیمنگاهی داشته باشند! درست همانند آدمهایی که بیخیال در ساحل نشستهاند و انسانی در حال غرقشدن است!
ادامه دارد